جدول جو
جدول جو

معنی کوکب خراسانی - جستجوی لغت در جدول جو

کوکب خراسانی
(کَ کَ بِ خُ)
میرزا محمدباقر. اصلش از خاوران و از مردم راز و قوش خانه خبوشان بود. در آغاز جوانی به تهران آمد و به کسب علم و ادب پرداخت ودر علوم ریاضی و طبیعی نیز مقامی یافت. محمدحسین خان قاجار مروزی و سایر رجال دربار فتحعلی شاه را در حق او عنایتی بود. وی در هفتادسالگی به سال 1272 هجری قمری درگذشت. دیوانش جمع نگردیده است. از قصاید اوست:
شب دوشین به هجر روی دلبر
نهادم سر به زانو دیده بر در
ز شور آن نگار پرنیان پوش
ز خار و خاره ام بالین و بستر...
(از مجمع الفصحاء ج 2 صص 426-427).
و رجوع به همان مأخذ شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تِ بِخُ)
محمد بن عثمان. نوشته اند که معاصر حکیم عنصری بلخی و شاگرد ابوالفرج سگزی بوده و غالباً به خمول میل مینموده زیاده از حالش اطلاعی نیست. ازوست:
من قصایده:
ای دوست عاشق از بر تو زار میرود
دل پر ز رنج و حسرت و تیمار میرود
بی یار و دل منم خنک آنکس که در جهان
با دل همی خرامد و با یار میرود
خوبی همه بمجلس تو آید ای عجب
آری سزا بنزد سزاوار میرود
من تغزّلاته:
حلقه حلقه مشک دارد بر کنار ارغوان
توده توده لاله کارد بر کنار ضیمران
تیره گشت از خدّ او ماه دو هفته بر فلک
طیره گشت از قدّ او سرو سهی در بوستان
گه سخن گوید بمجلس چون عطارد بیدهن
گه کمربندد به میدان همچو جوزا بی میان
جز زنخدانش شنیدستی ز سیم ساده گوی
غیر زلفش دیده ای از مشک سوده صولجان.
پوشیده نماناد این چند بیت از این تغزّل بنام دیگری نیز مذکور و مسطور است ولی در تذکرۀ درویش حسین نوری کاشانی بنام وی دیده شد و با وجود شبهه ثبت گردید العلم عندالله. (مجمعالفصحاء ج 1 ص 485). چنین شخصی در لباب الالباب و تذکرۀدولتشاه یاد نشده، و ظاهراً هویت او با محمد بن عثمان عتبی کاتب (لباب الالباب ج 2 ص 287) معاصر بهرامشاه خلط شده است
لغت نامه دهخدا
(کَ کَ بِ خُ)
میرزا عبدالعلی بن میرزا محسن. پدرش از مردم خراسان بود، اما وی در یزد متولد شد. در حسن خط خاصه در نسخ از امثال میرزا احمد نیریزی بشمار می رفت و در زمان فتحعلی شاه به منصب صدارت رسید و گاهی شعر نیز می سرود. رباعی زیر از اوست:
ای مهر تو مرهم دل خستۀ من
وی مهر تو بر لب فروبستۀ من
عفو و کرم و عطاست زیبندۀ تو
جرم و گنه و خطاست شایستۀ من.
(از مجمع الفصحاء ج 2 ص 426)
لغت نامه دهخدا